loading...
سایت تیزهوشان علامه طباطبایی بناب
مهدی معمارراست بازدید : 103 یکشنبه 26 آبان 1392 نظرات (0)

سه شعر عاشورایی از قیصر امین پور، علی معلم و قادر طهماسبی:
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود  (هنروادبیات‌انقلاب)   

کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود... این مصرع مشهور بخشی از شعر قادر طهماسبی (فرید) در وصف بزرگی و شرافت عاشورائیان است. ..

  
 هرگونه کپی برداری از مطلب بدون درج منبع شرعا حرام بوده و پی گرد خواهد داشت زیرا این مطلب یک مطلب اختصاصی می باشد

محرم امسال بی حضور قیصر امین پور اما با سروده های سرخ و حسینی او می گذرد. رباعی و دوبیتی هایی از این شاعر تقدیم خوانندگان می شود. 
آیین

این خاک به خون عاشقان آذین است

این است در این قبیله آیین، این است

زین روست که بی سوار برمی گردد

اسب تو که زین و یال آن خونین است

آن حادثه

خود را چو ز نسل نور می نامیدند

رفتند و به کوی دوست آرامیدند

سیراب شدند زآن که در اوج عطش

آن حادثه را به شوق آشامیدند

گل سرخ

ندانم کار، دیگرگون چرا بود؟

ز شرح و و صف ما بیرون چرا بود؟

گل سرخ ار ز بی آبی شود زرد

رخ او در عطش گلگون چرا بود؟

تصویر

قلم از غم دلی بی تاب دارد

که این تصویر از خون قاب دارد

گلوی تشنه خون خدا را

لب تیغی دریغا آب دارد

*****
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود... این مصرع مشهور بخشی از شعر قادر طهماسبی (فرید) در وصف بزرگی و شرافت عاشورائیان است. 
سر نى در نینوا مى‏ماند اگر زینب نبود

کربلا در کربلا مى‏ماند اگر زینب نبود

چشمه فریاد مظلومیت لب تشنگان‏

در کویر تفته جا مى‏ماند اگر زینب نبود

ذو الجناح داد خواهى، بى‏سوار و بى‏لگام‏

در بیابانها رها مى‏ماند اگر زینب نبود

چهره سرخ حقیقت یعنی آن خورشید سرخ

پشت ابرى از ریا مى‏ماند اگر زینب نبود

در شکست لشکر شمشیرها، تیغ زبان

در نیام ادعا می ماند، اگر زینب نبود

زخمه زخمى‏ترین فریاد در چنگ سکوت‏

از طراز نغمه وامى‏ماند اگر زینب نبود

در عبور از بستر تاریخ، سیل انقلاب‏

پشت کوه فتنه‏ها مى‏ماند اگر زینب نبود

در طلوع داغ اصغر، استخوان اشک سرخ‏ 
در گلوى چشم ما مى‏ماند اگر زینب نبود

*****
علی معلم در قطعه "این عشق چه عشق است" عاشورای حسینی را با بیانی استعاری تفسیر کرده است.

این عشق چه عشق است ؟ ندانیم که چون است

عقل است و جنون است و نه عقل و نه جنون است

فرزانه چه دریابد و دیوانه چه داند

از مستی این باده که هر روز فزون است

ماهی است نهان بر سر دریای پریشان

کاین موج سراسیمه بلند است و نگون است

حالی و خیالی است که بر عقل نهد بند

این طرفه چه آهوست؟ کزو شیر زبون است

با زلف تو کارم به کجا می کشد آخر

حالی که ز دستم سر این رشته برون است

برخیز به شیدایی و در زلف وی آویز

آن بخت که می خواستی وقت کنون است

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
دوستان عزیز باما تماس بگیرید d.matb@gmail.com
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    مطالب وبلاگ چگونه بود؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 149
  • کل نظرات : 356
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 97
  • آی پی امروز : 21
  • آی پی دیروز : 51
  • بازدید امروز : 51
  • باردید دیروز : 83
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 222
  • بازدید ماه : 567
  • بازدید سال : 5,095
  • بازدید کلی : 48,854
  • دعا


    اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً


    کد دعای فرج آقا امام زمان ( عج )